WEB 3.0 (یا همانطور که معمولاً "Web3" شناخته می شود) مجموعه ای نسبتاً آزاد از ایده ها در مورد اینکه چگونه وب آینده باید ظاهر و کار کند است. ما در حال حاضر جایی بین دنیای وب 2.0 و وب 3.0 هستیم و شکل دقیق وب آینده به هیچ وجه تعیین نشده است. ما به بررسی چیستی Web3 میپردازیم و به نمونههای خاصی از فناوریهای متناسب با قالب Web3 نگاه میکنیم.
اینترنت و وب متفاوت هستند
یک واقعیت مهم که باید قبل از شروع هر بحثی در وب از آن آگاه باشید این است که با اینترنت متفاوت است. اینترنت تجهیزات فیزیکی شبکه و رایانههایی است که جهان را متصل نگه میدارد، همراه با پروتکل اینترنت که نحوه صحبت همه این دستگاهها با یکدیگر را توصیف میکند. اگر می خواهید درباره معماری اینترنت بیشتر بدانید، چه کسی مالک اینترنت است؟ معماری وب توضیح داده شد را بررسی کنید.
وب یکی از انواع خدمات (یا گروهی از خدمات) است که در اینترنت اجرا می شود. این رایجترین بخش اینترنت است که کاربر در آن قرار دارد، اما سایر سرویسها (مانند FTP یا بیت تورنت ) بخشی از وب نیستند. آنها فقط پهنای باند یکسانی دارند.
تکامل وب: وب 1.0 و وب 2.0 توضیح داده شد
شبکه جهانی وب برای اولین بار در اواسط دهه 90 به وجود آمد. این همان چیزی است که اکنون به عنوان وب 1.0 در نظر گرفته می شود. وب سایت های اولیه در بسیاری از مکان ها میزبانی می شدند. برخی از آنها روی سرورهای بزرگ داخل بخش فناوری اطلاعات یک شرکت بودند و برخی دیگر روی رایانه های خانگی افراد میزبانی می شدند. محتوای وب هنوز در مراکز داده غول پیکری که امروزه می شناسیم متمرکز نشده بود.
محتوای وب 1.0 عمدتاً صفحات وب ثابت «فقط خواندنی» بود که تعاملی نبودند. به عبارت دیگر، برای دریافت اطلاعات از یک وب سایت بازدید می کنید، اما هیچ داده ای را به آن پس نمی دهید. این تفاوت تعیین کننده بین وب 1.0 و وب 2.0 است.
با وب 2.0، اطلاعات در هر دو جهت جریان یافت. این عصر پلتفرم های رسانه های اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربران بود. در این وب اجتماعی، کاربران نهایی عکسها، اطلاعات شخصی و موارد دیگر را در شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک و LinkedIn قرار میدهند، جایی که همه میتوانند آن را ببینند.
سرویس های میزبانی شروع به متمرکز شدن در مراکز داده متعلق به تعداد انگشت شماری از شرکت های قدرتمند فناوری کردند. مرورگرهای وب آنقدر پیشرفته شدند که اساساً می توانستند برنامه های وب را با گرافیک های سه بعدی پیچیده اجرا کنند..
دادههای کاربر با ارزشترین کالا برای این سازمانها است که از آن برای تقویت تجارت الکترونیک یا فروش آن به بازیکنان شخص ثالث استفاده میکنند. غول موتورهای جستجو گوگل شاید معروف ترین نمونه باشد. با این حال، شرکتهایی مانند مایکروسافت و آمازون روی ارائه خدمات وب متمرکزی سرمایهگذاری میکنند که دادههای شخصی را جذب کرده و آنها را به بینشهای سودآور تبدیل میکند.
ارزشهای Web3
در هسته خود، ایده Web3 یک وب است که توسط تعداد کمی از مقامات مرکزی کنترل نمی شود. اینکه اینها دولت باشند یا شرکت ها بی ربط است، Web3 (از لحاظ نظری) داده های کاربر و محتوای وب را در اختیار کاربران قرار می دهد. همچنین امکان ایجاد وب را فراهم میکند که در آن کاربران میتوانند مستقیماً از دادههای خود و تمام آن پولی که هر روز در وب در حال حرکت است سود ببرند.
اصطلاح "Web3" در سال 2014 توسط گاوین وود، یکی از بنیانگذاران بلاک چین اتریوم ابداع شد که کمی بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
Web3 به منظور مطابقت با مقادیر خاص است. یک چیز، غیرمتمرکز است و دارای یک مرجع مرکزی نیست که همه داده ها را در اختیار داشته باشد و از آن سود ببرد. برنامه های Web3 منبع باز هستند. این بدان معنی است که همه می توانند به طور شفاف به الگوریتم ها و عملکردهای نرم افزار در یک برنامه بدون امکان نفوذ مخفیانه به درهای پشتی نگاه کنند.
بنابراین، به طور خلاصه، Web3 یک وب دموکراتیک مبتنی بر یک برنامه منبع باز است که به کاربران کنترل کامل داده های خود و ابزاری برای سهیم شدن در سود حاصل از محتوای آنها را می دهد.
Tim Berners-Lee and the Old Web 3.0
سردرگمی وجود دارد زیرا مفهوم کاملاً متفاوت دیگری به نام Web 3.0 توسط تیم برنرز لی "پدر وب" ابداع شد. کنسرسیوم وب جهانی (W3C) وب 3.0 ("وب معنایی") را به عنوان یک فرمت برای استاندارد فناوری وب معرفی کرد.
پیچیدن وب معنایی ممکن است سخت تر از Web3 باشد. با این حال، این استانداردها به استانداردهای رسمی فراداده خلاصه می شود که انواع عملیات ماشین به ماشین را امکان پذیر می کند، که به نوبه خود امکان درک معنایی محتوای وب را فراهم می کند.
در عمل، این وب 3.0 به واقعیت تبدیل نشده است، اگرچه فناوری وب مدرن می تواند برخی از کارهایی را که ایده Web 3.0 توضیح می دهد انجام دهد. ما در اینجا بیشتر در مورد وب معنایی نمی گوییم، اما به خاطر داشته باشید که برخی از چیزهایی که ممکن است تحت عنوان Web 3.0 بخوانید درباره چیزی کاملاً متفاوت از Web3 است، در حالی که "Web3" فقط به آنچه در اینجا بحث می کنیم اشاره دارد..
اکنون که تفاوت بین Web 3.0 و Web3 را برطرف کردیم، اجازه دهید به برخی از فناوریهای وب که واجد شرایط Web3 هستند نگاهی بیندازیم.
1. فناوری بلاک چین
فناوری بلاک چین شاید یکی از فناوریهایی باشد که الهامبخشترین ایدهی Web3 بوده است، و از این رو، رایجترین نمونه است. بسیاری دیگر از فناوریهای Web3 برای کار به زنجیره بلوکی متکی هستند، بنابراین برای Web3 اساسی است.
برای توضیح عمیق در مورد فناوری بلاک چین، HDG توضیح می دهد: پایگاه داده بلاک چین چیست؟ را بررسی کنید، اما اگر وقت ندارید، در اینجا خلاصه آن آمده است.
بلاک چین یک دفتر کل یا سابقه تراکنش ها است. بلاک چین به طور کامل در چندین رایانه که در سراسر اینترنت پخش شده است وجود دارد. هر زمان که یک "بلوک" جدید از تراکنش ها به زنجیره اضافه می شود، تمام نسخه های پایگاه داده باید موافقت کرده و اصلاح شوند. همه تراکنش ها برای دید عموم باز و دائمی هستند.
هر گونه تلاش برای دخالت در رکورد زنجیره را خراب می کند و از آنجایی که نسخه های معتبر پایگاه داده در سراسر وب پخش شده است، هیچ مقام مرکزی نمی تواند آن را کنترل کند. فناوری بلاک چین را می توان برای هر برنامه کاربردی برای ثبت سوابق تراکنش ها استفاده کرد، اما بیشتر مردم آن را با ارز دیجیتال مرتبط می دانند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
2. ارز دیجیتال
ارز رمزنگاری شده (همچنین به عنوان «کریپتو» شناخته میشود) پول نقد دیجیتال غیرمتمرکز است که توسط هیچ دولت یا مقام مرکزی مانند بانک کنترل نمیشود. کریپتوکارنسی از فناوری بلاک چین برای ثبت میزان ارز موجود و چه کسی چه مقدار از آن را در اختیار دارد استفاده می کند.
عرضه ارز دیجیتال از طریق «ماینینگ» افزایش مییابد، که قدرت محاسباتی را برای اجرای بلاک چین در ازای ارز جدید فراهم میکند. حداقل، این روشی است که با ارزهای رمزنگاری شده "کلاسیک" مانند بیت کوین کار می کند. برای مثال، در مورد بلاک چین اتریوم، کاربران نهایی «هزینه گاز» را می پردازند که توسط استخراج کنندگان اتریوم که تراکنش ها را پردازش می کنند دریافت می کنند.
3. پیشنهادات اولیه سکه (ICO)
پیشنهادات اولیه سکه مربوط به ارزهای رمزنگاری شده است زیرا "سکههای" ارائه شده رمزنگاری هستند. هنگامی که نوع جدیدی از ارز دیجیتال را اختراع می کنید (احتمالاً با یک نوآوری هیجان انگیز)، به پول اولیه برای به دست آوردن توپ نیاز دارید.
افرادی که در یک ICO پول میگذارند، رمزارز شما را میخرند در حالی که ارزش آن را ندارد، به این امید که مانند بیتکوین و اتریوم، ارزش کریپتو منفجر شود و یک شبه آنها را ثروتمند کند..
ICO ها گاهی بیشتر شبیه سهام یک شرکت فروخته می شوند، اگرچه هیچ مالکیتی به خریداران نمی دهند. سپس ارزش سکه ها به میزان ارزش شرکت یا محصولاتش مرتبط می شود. به همین دلیل است که ICOها در بین استارتاپ هایی که به دنبال منابع مالی جایگزین هستند که شامل بانک، سرمایه گذاران فرشته یا سرمایه خطرپذیر نمی شود، بسیار محبوب بوده اند.
هیجان های زیادی در مورد ICO ها وجود داشته است، اما کلاهبرداری نیز آنها را آزار داده است و بسیاری از افراد پول خود را از دست داده اند. دلیلش این است که ICOها هنوز مانند IPO (پیشنهاد عمومی اولیه) تنظیم نشده اند و هر کسی می تواند یک ICO راه اندازی کند.
4. توکنهای غیرقابل تعویض (NFT)
این احتمالاً یکی از مواردی است که قبلاً درباره آن شنیده اید، اما NFT ها سنگ بنای دیگری از Web3 هستند. NFT ها اساساً نوعی از رمزنگاری هستند، اما هر NFT منحصر به فرد است و نمی توان آن را با دیگری مبادله کرد. معنی قسمت غیرقابل تعویض نام همین است. NFT ها به دارایی های دیجیتال یا فیزیکی به همان شیوه ای مرتبط هستند که سند مالکیت کاغذی یک خانه نشان دهنده مالکیت است.
یک نکته مهم این است که هیچ مرجع قانونی لزوماً NFT ها را تشخیص نمی دهد، بنابراین در نهایت، تنها چیزی که در این مرحله خریداری می کنید کنترل روی رشته ای از حروف و اعداد است. با این حال، همانطور که فناوری NFT تکامل مییابد و شاید از قوانین سود میبرد، ممکن است تغییر کند.
اگر میخواهید درباره NFT بیشتر بدانید، به 5 برنامه برای ایجاد NFT در آیفون و نحوه فروش آنها نگاهی بیندازید.
5. برنامه های غیرمتمرکز (dApps)
وقتی از یک سرویس مبتنی بر ابر مانند Google Docs استفاده میکنید، از یک برنامه متمرکز استفاده میکنید. Google به تمام اطلاعات موجود در اسناد شما دسترسی دارد، می تواند همه آنها را بخواند و کنترل کند. موازنه این است که ما می توانیم اطلاعات خود را در فضای ابری ذخیره کنیم، به راحتی با دیگران همکاری کنیم، و از لیست طولانی دیگر امکانات کاربردی ابری لذت ببریم.
اما اگر بتوانید از مزایای این سرویسهای ابری بدون ارائه به یک مقام مرکزی برخوردار شوید، چه؟ اینجاست که برنامههای غیرمتمرکز یا «dApps» در تصویر ظاهر میشوند. اکثر dApp ها از بلاک چین اتریوم برای انجام محاسبات آنلاین خود استفاده می کنند و به این ترتیب محاسبه برای استفاده از هزینه های «گاز» اتریوم پرداخت می شود.
با این حال، dApps برای عمومی، منبع باز و ایمن بودن از طریق رمزنگاری با الزامات Web3 مطابقت دارد. بنابراین کاربران dApp دادههای خود را کنترل میکنند و چه کسانی میتوانند آنها را ببینند در حالی که از قدرت محاسباتی مبتنی بر ابر برای اجرای هر عملکردی که یک dApp خاص برای آن طراحی شده است بهره میبرند. اگر میخواهید ببینید چه برنامههایی در دسترس هستند، وضعیت dApps ما را بررسی کنید، که مهمترین آنها را ثبت میکند..
بلاک چین اتریوم برای پشتیبانی از فناوری های Web3 از ابتدا طراحی شده است و حتی دارای یک کتابخانه اختصاصی جاوا اسکریپت به نام Web3.js است تا به توسعه دهندگان کمک کند تا پروژه های Web3 خود را به سرعت انجام دهند.
6. قراردادهای هوشمند
اگر امروز خودرویی بخرید و برای انجام آن از بانک وام بگیرید، کاغذبازی زیادی درگیر است. بانک با شما قراردادی منعقد می کند که حقوق و تعهدات هر دو طرف را شرح می دهد. طبق قرارداد، در صورت عدم پرداخت پرداخت، بانک باید طبق توافق، اقدامات خاصی (مانند بازپس گیری خودرو) را اجرا کند.
قراردادهای هوشمند دقیقاً میتوانند کار مشابهی را انجام دهند، اما به یک مقام مرکزی برای اجرا یا نظارت بر چیزی نیاز ندارند. همه چیز به طور خودکار طبق قوانین و منطق قرارداد اتفاق می افتد.
قراردادهای هوشمند ارائه خدمات مالی یا تنظیم قراردادهای حقوقی بین طرفین را به روشی بسیار مقرون به صرفه تر از تماس های سنتی ممکن می سازد. آنها همچنین بسیار منصفانه تر هستند و پس از فعال شدن نمی توان آنها را دستکاری کرد.
البته، مانند هر قراردادی، یک قرارداد هوشمند فقط به اندازه شرایط و منطق موجود در آن خوب است، اما با فرض اینکه قرارداد منصفانه باشد، قرارداد هوشمند با بی طرفی اجرا می شود.
7. محاسبات توزیع شده (Edge Computing)
محاسبات لبه همه چیز در مورد ارائه داده ها و خدمات آنلاین تا حد امکان به جایی است که درخواست یا تولید می شود. محاسبات لبه تقریباً نقطه مقابل محاسبات "Big Data" در مراکز کامپیوتری متمرکز متمرکز است، در حالی که محاسبات لبه در لبه های واقعی شبکه اتفاق می افتد.
برای مثال، ممکن است دادهها قبل از ارسال به یک مکان مرکزی برای جمعآوری، در رایانه شخصی شما پردازش شوند. این بدان معنی است که می توانید قدرت پردازش دستگاه ها را در لبه های شبکه خود در یک ابر رایانه غول پیکر غیرمتمرکز ترکیب کنید. با میلیاردها دستگاه IoT (اینترنت اشیا ) که اطلاعات را در خانههای هوشمند، کارخانهها و فروشگاههای خردهفروشی جمعآوری میکنند، داشتن قدرت محاسباتی کافی برای پردازش این دادهها یک چالش واقعی است. محاسبات لبه راهی برای برآورده کردن این خواسته ها، صرفه جویی در پهنای باند و ارائه سریع درخواست های داده ارائه می دهد.
8. سازمان های خودمختار غیرمتمرکز (DAOs)
.یک سازمان، مانند یک کسب و کار یا خیریه، ساختار متمرکزی دارد. فرماندهی و کنترلی از سوی مدیران اجرایی و مدیریت در هر سطحی برای هماهنگ کردن همه افراد مختلف که در کاری که باید انجام شود مشارکت دارند وجود دارد.
یک DAO کل ساختار را صاف می کند. هیچ مدیر عامل، مدیر مالی یا چیزی شبیه به آن وجود ندارد. هر یک از اعضای سازمان صدای خود را دارد و تصمیم می گیرد که چه زمانی پول از خزانه و چه چیزی خرج شود.
قوانین سازمان با استفاده از فناوری قراردادهای نوآورانه در یک بلاک چین بدون مجوز (معروف به اعتماد بیاعتماد) کدگذاری میشوند. هیچ نیازی به بخشهای اداری پیچیده و پرهزینهای که سازمانهای سنتی ایجاد کردهاند برای ادامه دادن همه چیز وجود ندارد. DAOها همچنین ارتکاب کلاهبرداری را تقریباً غیرممکن میکنند زیرا هر تراکنش و تاریخچه آن برای بررسی عمومی باز است،
9. یادگیری ماشین و هوش مصنوعی
در چند سال گذشته، ما شاهد افزایش سریع فناوری یادگیری ماشین و سایر حوزههای قابل توجه هوش مصنوعی بودهایم. تلفنهای هوشمند ما مملو از این فناوریها هستند، به این ترتیب برنامههایی مانند سیری اپل کار میکنند. به لطف پردازش زبان طبیعی (NLP)، میتوانید با یک عامل هوشمند صحبت کنید، و آنها میتوانند آنچه را که میخواهید تجزیه و تحلیل کنند.
یادگیری ماشین همچنین برای پردازش حجم عظیمی از داده ها در زمان واقعی برای پیش بینی نیازها و رفتار ما استفاده می شود. به لطف اینترنت اشیا (IoT)، ما در همه جا دستگاه های متصل به شبکه هوشمند داریم. این فرصتهای زیادی برای جمعآوری دادهها و ایجاد چیزی ارزشمند از آن ایجاد میکند.
بیایید به سرویسهایی مانند ولفرام آلفا نگاه کنیم که از هوش مصنوعی برای تولید دانش از دادهها استفاده میکند. ما یک وب دموکراتیک شده با داده های عمومی باز برای همه را می چشیم.
10. متاورس
Metaverse یکی دیگر از مفاهیم بد تعریف شده است که به نظر میرسد با مفاهیم Web3 همپوشانی داشته باشد و به یکدیگر پیوند بخورد، یا باید به نتیجه برسد.
Metaverse چشم اندازی است از اینکه رابط کاربری آینده ما با وب چگونه خواهد بود. برای ایجاد یک تجربه کاربری پایدار و یکپارچه، به شدت به واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) بستگی دارد.
.در Metaverse، اقلام دیجیتالی که شما در اختیار دارید با دنیای طبیعی ترکیب میشوند و شما با وب به شیوهای بسیار تجسمیافتهتر تعامل میکنید. این کمی شبیه دنیای مجازی Ready Player One است، اما امیدواریم کمی کمتر دیستوپیایی باشد.
Web3 چالش های جدی دارد
نسل سوم پیشبینیشده وب روی کاغذ هیجانانگیز به نظر میرسد، اما چالشهای عملی دستکم در شکل ناب و ایدهآلی آن، مانع از تبدیل شدن به واقعیت هستند. Web3 سطحی از اتصال را نشان می دهد که قبلاً هرگز در اینترنت دیده نشده بود. به همان اندازه که وب مدرن پیچیده است، در مقایسه با تعداد بسیار زیاد گرههای درگیر در سناریوی Web3 که بر روی یک وب غیرمتمرکز تمرکز میکنند، چیزی نیست.
با این حال، بزرگترین مشکل Web3 مسئله فناوری نیست، بلکه مسئله سیاست است. سوالات جدی در مورد حریم خصوصی وجود دارد. علیرغم اینکه برای بررسی عمومی باز است، چه روشهای جدید تقلب و دستکاری ممکن است؟ آیا می توانیم به طور کامل از برخی مقامات مرکزی دور شویم؟ Web3 از نظر مفهوم آنقدر رادیکال است که مدتی طول می کشد تا پاسخ این سؤالات را بدانیم، و در برخی موارد، خطر کنار گذاشتن سیستم های آزمایش شده و آزمایش شده ممکن است برای آزمایش بسیار زیاد باشد.
.